راهبرد عمده اپل در دوران استیو جابز این بود: ما بهتر از خودتان می توانیم تشخیص بدهیم که نیاز واقعی شما چیست. این مفهوم در واقع فلسفه پایه استیو جابز در توسعه محصولاتش بود.
خب باید اعتراف کنیم که این راهبرد با توجه به شم خاص جابز در موارد زیادی پاسخ داد. زمانی که آی پد معرفی شد، خیلی ها آن را یک آی فون بزرگ می دانستند که نسبت به موفقیت اش شک و تردیدهای زیادی داشتند، اما خیلی زود، ورق ها برگشت و همه متوجه شدند که «نیازسنجی» جابز تا چه حد درست بوده است.
بله! جابز هیچ اهمیتی نمی داد که مثلا یک گروه از کاربران دوست دارند آهنگ های موبایل شخصی شده و مطابق میل شان داشته باشند، روی خوشی هم به فلش نشان نمی داد و اعتقاد داشت فرمت فلش اصلا برای محیط وب مناسب نیست.
اما در تازه ترین همایش اپل که همین چند روز پیش انجام شد، ما شاهد یک رویکرد جدید بودیم: شنوا شدن شرکت اپل.
اگر شما یک دارنده محصولات شرکت اپل هستید، این اخبار حتما شادتان کرده است.
ما این تغییر رویکرد اپل را حتی در نحوه اجرای همایش هم دیدیم: تیم کوک تا حالا شومن خوبی بوده است، او گرچه اقتدار جابز را در اجرای روی صحنه ندارد، اما از نظر مهارت های سخنرانی در حد قابل قبولی است. در این همایش تیم کوک، قسمت عمده معرفی نرم افزارهای جدید اپل را به کریگ فدریگی سپرد و او هم به خوبی از عهده کار برآمد. ما در ضمن سخنرانی او، لحظه مفرحی را دیدیم که در آن موهای بیشتر خاکستری کریگ روی سر همیشه تراشیده جانی آیو قرار داده شده بود. شوخی هایی از این جنس را تا به حال کمتر از اپل دیده بودیم، آن هم در مورد جانی آیو که تا به حال همیشه قیافه جدی اش را دیده بودیم و صدایش با آن لهجه بریتانیایی به شور سخنرانی هایش می افزود!
اپل دیگر از پوسته همیشگی همایش هایش پیروی نمی کرد و به جز خوشی و دست انداختن مایکروسافت و اندروید گوگل، دوست داشت، سر به سر خودش هم بگذارد.
همایش جدید WWDC ۲۰۱۴ نشان داد که اپل دوست دارد از زیر سایه جابز به درآید.
iOS با چاشنی اندروید
ما تصور نمی کردیم که iOS ۸ بعد از آن تغییر و تحولات ریشه ای در iOS ۷، یک رونمایی بزرگ باشد، اما اپل این بار در اقداماتی باورنکردنی چیزهایی به iOS افزود که پیشتر از این تنها در اندروید تجربه کرده بودیم.
و این هم تغییر راهبردی عمده دیگر است، دیگر اپل با اپل دوران جایز که در آن به اندروید به منزله یک محصول دزدی نگرییسته می شد که باید با شدت عمل و قاطعیت به مانند یک جنگ هسته ای نابود شود، فرق کرده است.
یکی از کلیدی ترین تغییرات در دیدگاه اپل، اجازه دادن اپل برای افزوده شدن کیبوردهای مجازی به جز کیبورد اوریجینال اپل است. این در حالی است که اپل از سال ۲۰۰۷، یعنی زمانی که آی فون نسخه یک را معرفی کرد، اصرار داشت که که کیبوردش تنها کیبوردی که لیاقت حضور در محصولاتش دارد و به کیبوردهای دیگر به چشم تحقیر نگاه می کرد. اپل اعتقاد نداشت که ویژگی Swype کیبوردهای Nuance و SwiftKey اصلا به درد کاربران بخورد.
همین مسئله باعث شده بود که خیلی از کاربران از iOS رویگردان شوند. اما حالا اپل، بعضی از ویژگی های کیبوردهای اندروید مثل قابلیت پیشبینی متن QuickType را هم به iOS ۸ آورده است.
حتی فعال شدن صوتی سیری هم در واقع تقلیدی است از قابلیت فعال شدن دستیار شخصی اندروید در گوشی های متو ایکس و نکسوس ۵ با گفتن عبارت «اوکی گوگل».
بای به فهرست تقلیدهای اپل ادامه دهیم، آی کلاد جدید بسیار ما را به یاد گوگل درایو می اندازد، قابلیت مرور ویدئویی اپلیکیشن ها، از خیلی وقت پیش در گوگل پلی مهیا بودن و توسعه دهنده ها می توانستند، با قرار دادن یک ویدئوی یوتیوب، به صورت ویدئویی عملکرد اپلیکیشن خود را تمای بدهند.
اوه! شما می توانید حالا در iMessage پیام صوتی بفرستید. یاد WhatsApp و دار و دوسته اپلیکیشن ها چت نمی افتید؟
قابلیت سینک کردن مستقیم عکس های آی فون با آی کلاد هم ویژگی ای است که کاربران اندروید، پیش از این داشتند و می توانستند عکس هایشان را در فضای ذخیره سازی گوگل پلاس ببینند.
به صورت خلاصه بسیاری از ویژگی های نرم افزاری جدید در iOS ۸ را پیش از این در پلتفرم ها دیگر و نیز در اپلیکیشن های دیگر دیده بودیم.
مسلما اپل زیر بار تأیید تقلید نخواهد رفت اما مسلم است که توسعه دهندگان اپل، حالا به شکایات و نیازهای کاربرانشان اهمیت می دهند و به جای آن پروسه دلیل تراشی و یا عذرخواهی برای زیر بار نرفتن و توجه نکردن به نیازهای کاربران، مسیر دیگری را در پی گرفته اند.
بعضی ها ممکن است بگویند که این کار، اعتراف به ضعف اپل است و همین امر می رساند که اپل در سرازیری سقوط و بحران عدم خلاقیت افتاده است، خب، این یک نوع دیدگاه و زاویه دید برای نگاه کردن به قضیه است.
از سوی دیگر باید توجه کنیم که این فرایند گلچین کردن چیزهای خوب از شاخه های مختلف صنعت و نرم افزارها، اصلا چیز تازه ای در اپل نیست، مهم این است که این گلچین کردن و تطابق و هماهنگی چیزهای ذاتی اپل با چیزهای برگرفته شده، چطور انجام شود.
چیز مهم دیگر این است که از دید یک مصرف کننده و نه یک فن آرمانگرای محصولات، راهکار جدید اپل چیز بدی به نظر نمی رسد. آیا کسی واقعا بدش می آید که یک محصول سخت افزاری را بخرد و از خوبی های دو پلتفرم نرم افزاری استفاده کند؟