اخلاقیات رایانه

«انقلاب اطلاعاتی» زندگی بشر امروز را از جنبه های گوناگونی شدیداً متحول کرده است: تجارت، اشتغال، درمان، امنیت، حمل ونقل، سرگرمی، و بسیاری جنبه های دیگر. نتیجتاً، مقوله اطلاعات و فناوری ارتباطات (ICT)، هم از جهت مثبت و هم منفی، بر زندگی اجتماعی، زندگی خانوادگی، روابط انسانی، آموزش، تخصص و آزادی، تأثیر گذاشته است. «اخلاقیات رایانه و اطلاعات» را در وسیع ترین معنایش، می تواند به عنوان آن بخش از اخلاق کاربردی که به تحلیل و مطالعه تأثیرات اجتماعی و اخلاقی (ICT) می پردازد معرفی کرد.

عبارت خاص تر «اخلاقیات رایانه» معمولاً اشاره به آثار آن دسته از فلاسفه متخصصی دارد که به طور سنتی در مورد نظریات مختلف اخلاقی در غرب، مانند فایده گرایی، نظریه اخلاق کانتی، یا اخلاق فضیلتگرا، کار می کنند ولی درصددند از نظرگاه این تئوریها به مسائل اخلاقی که پیرامون رایانه و شبکه های رایانه ای مطرح می شود بپردازند. «اخلاقیات رایانه» همچنین در مواردی به کار می رود که قصد داریم به آن نوع از اخلاق حرفه ای که متخصصین علوم رایانه در کار خودشان به عنوان کدهای اخلاقی برای مشخص کردن کاربردهای اخلاقاً خوب یا بد از رایانه استفاده می کنند اشاره کنیم. به علاوه، اسامی خاص تری مانند «سیبرنتیک» و «اخلاق اینترنت» برای اشاره به آن جنبه از اخلاقیات رایانه بکار می رود که مربوط به اینترنت باشند.

در اواسط دهه ۱۹۴۰، پیشرفت های نوآورانه در علم و فلسفه منجر به خلق شاخه جدیدی در اخلاقیات شد که بهتر است آن را «اخلاقیات رایانه» یا «اخلاقیات اطلاعات» بنامیم. پایه گذار این رشته جدید فیلسوف امریکایی نوربرت وینر، استاد ریاضیات و مهندسی دانشگاه ام.آی.تی بود. در طی جنگ دوم جهانی، وینر به توسعه رایانه های الکترونیکی و سایر فناوری های اطلاعاتی کمک کرده بود. در این میان وینر به همراه همکارانش شاخه جدیدی در علوم کاربردی با عنوان «سیبرنتیک» (ریشه این کلمه در یونانی به معنای ناخدای کشتی است.) را به جهان معرفی کردند. وینر در همان زمان به چشم انداز کاربردهای اجتماعی و اخلاقی وسیع حاصل از ترکیب سیبرنتیک و رایانه آگاهی یافت. او پیش بینی کرد که پس از جنگ، جهان انقلاب صنعتی دومی را تجربه خواهد کرد. چیزی که جنبه های خیر و شر زیادی خواهد داشت و موجب بروز چالش های اخلاقی جدیدی خواهد شد.

وینر البته هرگز خود را بنیانگذار شاخه ای جدید در اخلاقیات نمی نامید. اصطلاحات «اخلاقیات رایانه ای» یا «اخلاقیات اطلاعات» سالها بعد از وینر به کار رفتند. با وجود این او از همعصران خود، که گاهی او را دانشمندی عجیب که درگیر تخیلات فانتزی در باب اخلاق است می دانستند، بسیار جلوتر بود.

سال ۱۹۸۵ سال مهمی در تاریخ اخلاقیات رایانه بود، و این به خاطر آثاری بود که دو متفکر بزرگ این حوزه به نامهای دبورا جانسون و جیمز موور پدید آوردند. موور در مقاله اش با عنوان «اخلاقیات رایانه چیست؟» مفهومی از این عبارت ارائه داد که بسیار وسیع تر از تعریف های پیشین بود. او به بررسی این مسئله پرداخت که چرا فناوری رایانه در مقایسه با سایر فناوری ها این چنین عمیق و شدید با مسائل اخلاقی درآمیخته است. او جواب این سؤال را در ویژگی «به لحاظ منطقی انعطاف پذیر» بودن رایانه ها می جست. او می گوید: رایانه ها به لحاظ منطقی انعطاف پذیرند طوری که می توان آنها را به هر شکل و صورتی که بخواهیم برای هر فعالیت و انگیزه ای مدل کنیم ... چراکه در حقیقت محدودیت رایانه ها تنها به اندازه محدودیت خلاقیت خود ما می تواند باشد.

رایانه این امکان را فراهم آورده که انسانها امکان انجام کارهایی را داشته باشند که پیش از آن ممکن نبود.

مثال یکی از جنبه های مهم تأثیر رایانه در زندگی ما، نقش آنها در محل کار است. رایانه ها به عنوان یک «ابزار جهانی» که علی الاصول می توانند وظایف بسیاری را به عهده بگیرند تهدیدی برای بسیاری از مشاغل به حساب می آیند. اگر چه آنها به تعمیر نیاز دارند، اما هرگز نمی خوابند، خسته نمی شوند و نیازی نیست برای استراحت به مرخصی یا به خانه بروند. در عین حال، رایانه ها اغلب در انجام کارهای زیادی بسیار تواناتر از انسانها هستند. این ویژگیها سبب شده اند که جایگزین کردن رایانه ها به جای انسان به لحاظ اقتصادی بسیار باصرفه تر باشد و بنابراین به سرعت گسترش یابد. به عنوان نمونه ای از این دست مشاغل می توان، مشاغل خطوط تولید و مونتاژ، شست شوی اتومبیل، متصدی تلفن، تایپیست ماشین تحریر، گرافیست، سیستم های امنیتی، و غیره و غیره را نام برد. بعلاوه حتی پزشکان، حقوقدانان، معلمین، حسابداران و روانشناسان هم دریافته اند که بسیاری از کارهایی را که آنها بطور سنتی باید انجام می دادند، می توانند به عهده رایانه ها بگذارند.

اما چشم انداز اشتغال از سوی دیگر ابداً بد نیست. برای مثال این واقعیت را در نظر بگیرید که صنعت رایانه به خودی خود گستره وسیعی از مشاغل جدید را به وجود آورده است: مهندسی نرم افزار، مهندسی سخت افزار، تحلیل سیستمها، وب سازی، معلمین فن آوری اطلاعات، فروشندگان و ارائه دهندگان خدمات رایانه ای و غیره. حتی در مواردی که رایانه ها شغلی را به کلی حذف نمی کنند، غالباً آن را شدیداً دگرگون می کنند. خلبانان هواپیماها اگرچه هنوز در جایگاه کنترل هواپیما می نشینند، اما واقعیت این است که در بخش زیادی از پرواز آنها تنها نظاره گراند و این سیستم های رایانه ای هستند که کنترل هواپیما را در دست دارند و آن را هدایت می کنند. بنابراین ممکن است رایانه ها باعث شوند که کارگران و کارمندان برای ادامه شغلشان نیازمند آن باشند که روشهای قدیمی را ترک کرده و مهارت های جدیدی را بیاموزند.

یکی دیگر از موضوعات پر اهمیت در «فلسفه اطلاعات» موضوع جرائم رایانه ای است. در این زمینه موضوع ویروس های رایانه ای و جاسوسی های بین المللی توسط هکر هایی که هزاران مایل آن طرفتر هستند مطرح است. این موضوع روشن است که امنیت رایانه ها یکی از موضوعات اصلی اخلاقیات رایانه است. سه محقق به نامهای اسپافورد، هیفی و فربراش موضوع امنیت رایانه ها را به پنج جنبه اصلی مربوط می کنند:

۱) قابلیت اعتماد و امنیت اطلاعات شخصی

۲) تمامیت یعنی اطمینان از اینکه داده ها و برنامه ها خارج از اختیار کاربر مورد اصلاح یا تغییر قرار نمی گیرند.

۳) خدمات بی خطر

۴) سازگاری اطمینان از اینکه داده ها و رفتارهایی که ما امروز می بینیم فردا هم به همین صورت خواهند بود.

۵) کنترل دسترسی به منابع.

جرائم رایانه ای مانند دزدی یا اختلاس یا طراحی«بمبهای منطق» توسط اشخاصی صورت می گیرد که اجازه استفاده از آن رایانه را دارند. بنابراین موضوع امنیت رایانه ها باید همچنین فعالیت های اشخاص مورد اعتماد برای استفاده از آنها را هم شامل شود. از سوی دیگر هکرهای بین المللی به خرابکاری و دزدی اطلاعات می پردازند که تعریف و تعیین این جرائم موضوع مهمی در نظریه اخلاق رایانه است.

مسائل بسیار دیگری هم وجود دارد که فیلسوفان اخلاقیات رایانه باید به آنها بپردازند. مسئله حریم خصوصی مردم در دنیای مجازی، دارایی های معنوی، مسئولیت های حرفه ای، جهانی شدن و بسیاری مسائل دیگر که همگی متفکران این حوزه را به خود مشغول کرده اند.