یادگیری در عصر دیجیتال

عجیب نیست که مردم ارتباط طبیعی بین کامپیوتر و آموزش می بینند، کامپیوتر مردم را قادر به انتقال، دسترسی، ارائه و ایجاد و اصلاح اطلاعات به بسیاری صور جدید می سازند. از آنجا که آموزش با اطلاعات سر و کار دارد و کامپیوتر نیز با اطلاعات مرتبط است، به نظر می رسد این دو ترکیب موفقی داشته باشند. اگر بخواهیم از حداکثر امتیازات تکنولوژیهای محاسباتی جدید بهره بگیریم و به انسانها کمک کنیم تا متفکران و یادگیرندگان بهتری باشند، باید با دیدگاه مبتنی بر اطلاعات، از محاسبه و یادگیری عبور کنیم.

طی نیم قرن اخیر، روانشناسان و محققان آموزشی، با توجه به آموزه های ژان پیاژه، به این درک رسیده اند که یادگیری موضوعی ساده شامل انتقال اطلاعات نیست. معلمین نمی توانند به سادگی اطلاعات را در مغز یاد گیرندگان خالی کنند، زیرا یادگیری فرآیندی خلاق است که در آن افراد یافته های تازه از دنیای اطراف خود، به همراه کشف فعال، تجربه، بحث و عکس العمل را بنا می سازند. به عبارتی کوتاه تر: «مردم عقیده ها را نمی گیرند، بلکه آنها را می سازند.»

همچنین در مورد کامپیوتر نیز برخلاف عبارت بسیار رایج «فناوری اطلاعات» یا IT چیزی بیش از ماشینهای ساده اطلاعاتی هستند.

به طور قطع کامپیوتر برای انتقال و دسترسی اطلاعات بی نظیر است، اما به صورتی فراتر، رسانه ای جدید محسوب می شود که از طریق آن افراد می توانند به خلاقیت و بیان بپردازند. اگر کامپیوتر را تنها برای توزیع ساده اطلاعات به دانش آموزان به کار گیریم، پتانسیل تحول برانگیز فناوری جدید برای انتقال یادگیری و آموزش را از دست می دهیم.

این سه موضوع را درنظر بگیرید: کامپیوتر، تلویزیون، نقاشی کدام یک با دیگران یکسان نیست؟ برای بیشتر افراد جواب صحیح است: نقاشی، روی هم رفته تلویزیون و کامپیوتر هر دو در قرن ?? اختراع شده اند و هر دو دارای فناوریهای الکترونیکی هستند و هر دو می توانند اطلاعات را به تعداد زیادی از افراد برسانند، درحالی که هیچ یک از موارد فوق درباره نقاشی صدق نمی کند.اما از آنجا که ما به کامپیوتر به دیده قلم نقاشی نگاه می کنیم تا تلویزیون، کامپیوتر دیگر تا حد نهایت ظرفیت به کار گرفته نخواهد شد. مانند قلم نقاشی (و برخلاف تلویزیون) کامپیوتر می تواند برای طراحی و خلق موارد مختلف به کار گرفته شود. به علاوه با دسترسی به صفحات وب، کاربران می توانند صفحات وب خود را ایجاد کنند و با دریافت فایلهای MP۳ می توانند موسیقی مورد علاقه خود را بسازند و با بازیهای گرافیکی در شهرهای شبیه سازی شده، می توانند دنیای خود را در کامپیوتر شبیه سازی کنند.

این نوع فعالیتهای طراحی است که فرصتهای آموزشی زیادی را توسط کامپیوتر فراهم می سازد. تحقیقات نشان داده است بسیاری از بهترین فراگرفته های ما وقتی شکل می گیرد که درگیر طراحی و خلق اشیای مختلف به ویژه آنها بوده ایم که برای خود یا افراد اطرافمان با ارزش بوده است. زمانی که کودکان با قلم نقاشی، تصاویر خلق می کنند، درباره ترکیب رنگ یاد می گیرند و زمانی که با اسباب بازی های خود به ساختمان سازی می پردازند درباره سازه و پایداری مطالبی فرا می گیرند.

مانند قلم نقاشی، کامپیوتر می تواند به عنوان شی ءای برای ایجاد وسایل دیگر نه تنها به وسیله کودکان بلکه توسط هر شخصی به کار گرفته شود. در واقع کامپیوتر قوی ترین ابزار سازنده ای است که تاکنون خلق شده است زیرا افراد را قادر می سازد به خلق موسیقی، تصاویر تا شبیه سازی های علمی برای روبات ها بپردازند. کامپیوترها می توانند به صورت ابزار سازنده ای فراگیر دیده شوند که آنچه را افراد می توانند خلق کنند و آنچه را در یک فرایند می توانند یادگیرند به شدت گسترش می دهند.

مهارت دیجیتال

متأسفانه، افراد کامپیوتر را به صورت صحیح به کار نمی گیرند.اغلب به این فکر می کنند که چگونه می توانند اطلاعات را روی وب بیابند. چگونه از یک پردازشگر کلمه استفاده کنند. چگونه e mailبفرستند. اما آنها با فناوری سازگار نمی شوند.

معنی مهارت دیجیتال چیست؟ مثال آموزش زبان خارجه را تصور کنید، اگر کسی عبارات کمی را یاد بگیرد به گونه ای که بتواند لیست غذاها را در رستوران بخواند و آدرس را در خیابان بپرسد، شما او را به زبان خارجی مسلط فرض می کنید؟ مسلماً نه. این نوع دانش عبارتی کتابی از زبان، معادل با نحوه به کارگیری کامپیوترها توسط افراد است. آیا چنین دانشی سودمند است؟ بله اما نه به تبحر.

برای اینکه به یک زبان خارجی کاملاً مسلط باشید، باید قادر باشید یک نظر پیچیده را عنوان کرده یا یک داستان سرگرم کننده بگویید. به عبارت دیگر باید قادر باشید با زبان به ساختن موضوعات بپردازید. به طور مشابه، تبحر دیجیتالی نه تنها دانستن چگونگی به کارگیری ابزارهای فناورانه است بلکه شامل دانستن اینکه چگونه مواد لازم را با آن ابزار بسازید نیز می شود.

مهارت در بیان نه تنها ارزش عملی در زندگی روزمره دارد بلکه اثری مثبت در یادگیری می گذارد، زمانی که یاد می گیرید بخوانید و بنویسید، در موقعیت بهتری برای یادگیری قرار دارید. در مورد مهارت دیجیتال نیز همینطور است در سال های پیش رو مهارت دیجیتال پیش نیازی برای به دست آوردن شغل، مشارکت معنی دار در اجتماع و یادگیری در طول عمر خواهد بود.

امروزه، بحث درباره «شکاف دیجیتالی» نوعاً بر اختلاف دسترسی به کامپیوتر متمرکز است. این موضوع، همزمان با کاهش قیمت کامپیوتر که مردم در هر نقطه دسترسی بهتری به فناوری های دیجیتال خواهند داشت تغییر خواهد کرد. اما این احتمال وجود دارد که تنها عده معدودی قادر به استفاده از فناوری به صورت روان خواهند بود به کلام کوتاه «فاصله دسترسی» از بین می رود، اما یک «فاصله مهارت» خطرناک همچنان بر جا می ماند.

کلوپ های کامپیوتری

کلوپ های کامپیوتری از بیشتر مراکز دورکاری و مراکز فناوری متفاوتند.زیرا این دو در یکی از دو قسمت زیر فعالیت می کنند: بعضی عموماً دسترسی فراهم می کنند و مردم در آنجا هر کار که بخواهند می کنند، بازی می کنند، در وب جست وجو می کنند، از تالار گفت وگوی بر خط استفاده می کنند، مراکز دیگر دوره های ساخت یافته آموزشی مهارت های کامپیوتری و کاربردهای اساسی آن را ارائه می کنند. اما کلوپ های کامپیوتری راه سومی را با اهداف و روش های متفاوت پیش روی می گذارند. هدف تنها به سادگی آموزش مهارت های اولیه نیست بلکه کمک به جوانان برای یادگرفتن ابرازوجود و به دست آوردن اعتماد به نفس به عنوان یک فراگیر است. اگر علاقه مند به بازی های تصویری باشند، برای بازی کردن به کلوپ نمی آیند بلکه برای خلق بازی مورد نظر خود به کلوپ مراجعه می کنند. آنها فیلم از اینترنت ذخیره نمی کنند بلکه خود فیلم می سازند. در فرایند، جوانان توانایی های یک طراح خوب را فرا می گیرند: چگونه یک پروژه را درک کنند، چگونه از امکانات موجود استفاده کنند، چگونه مسائل را مرتفع سازند، چگونه با دیگران مشارکت کنند و چگونه به یک پروژه از منظر دیگران نگاه کنند. به طور خلاصه آنها یاد می گیرند چگونه یک پروژه پیچیده را از آغاز تا پایان مدیریت کنند.

روش کلوپ های کامپیوتری تعادلی بین ساختار و آزادی در فرایند یادگیری ایجاد می کنند. جوانانی که در پروژه های مورد علاقه خود در کلوپ ها فعالیت می کنند پشتیبانی گسترده ای از طرف دیگر اعضا دریافت می دارند و به طور قطع روش زندگی آنها با توجه به تجارب کسب شده در این کلوپ ها متحول می گردد. به طور خلاصه آنها در کلوپ های کامپیوتر آزادند، آنچه می خواهند انجام دهند و آنچه می خواهند یاد بگیرند، در حالی که اگر دوره های آموزشی را در مدارس ببینند تنها دوره هایی خشک محسوب می شود ولی در کلوپ خلاقیت بروز می کند. به عنوان مثال، اولین کلوپ کامپیوتری در ???? در بوستون ایجاد شد که به جوانان بین ?? تا ??سال خدمات ارائه می کرد. در ادامه موفقیت آمیز فعالیت کلوپ رایانه ، تعداد بسیاری مرکز کامپیوتری سال گذشته ایجاد شده اند. در سال ،???? اینتل خبرداد که از ایجاد ???مرکز کامپیوتری دیگر در سراسر دنیا طی ?سال حمایت خواهدکرد. اکنون کلوپهایی در هند، ایرلند، کلمبیا، آلمان، فیلیپین و ایالات متحده وجود دارند که کلوپهایی نیز در چین، کاستاریکا، مکزیکو، آفریقای جنوبی و تایوان برنامه ریزی شده اند.

ایجاد تحول آموزشی

ملتها به طور فزاینده ای به این می اندیشند که بهبود آموزشی بهترین راه برای افزایش سلامتی، تقویت بهداشت و حفاظت صلح است. اما تردیدهایی درباره نحوه دستیابی به جمعیت آموزش دیده یا حتی مفهوم جمعیت آموزش دیده وجود دارد.

آیا پیشرفت به سمت جمعیت آموزش دیده می تواند با شمارش تعداد نفرات مشغول در مدارس؟ با شمارش تعداد سالهایی که در مدارس می گذرانند؟ یا با بررسی نمرات آنها در آزمونهای استاندارد ارزیابی شود؟

به نظر می رسد، هر کشوری در جهان، برنامه ای برای تحول آموزش خود دارد. اما در بیشتر موارد فعالیتهای شدید و افزایشی هستند و به هسته مشکل نفوذ نمی کنند. این فعالیتها اغلب انواع جدیدی از آزمونها را اعمال می کنند اما دوره آموزشی موجود و راهبردی آموزشی موجود را بدون تغییر رها می کنند یا تغییرات بسیار کمی در آنها می دهند.

به سمت جامعه خلاق

در دههبحث های بیشتری درباره انتقال از «جامعه صنعتی» به «جامعه اطلاعاتی» وجود داشت. دیگر منابع طبیعی و تولیدات نیروهای محرک در اقتصاد و جوامع، نخواهند بود. اطلاعات، پادشاه جدید است.

در دهه مردم در باره «جامعه مبتنی بر دانش» صحبت کردند. و شروع به این تصور کردند که اطلاعات به تنهایی نمی تواند تغییرات مهمی ایجاد کند. بلکه کلید اصلی در این است که چگونه مردم اطلاعات را به دانش تبدیل کرده و آن را مدیریت می کنند.

انتقال از تمرکز بر اطلاعات «به دانش» در اصل نوع توانمند سازی محسوب می شود. اما مفهوم تازه تر عبارتست از «جامعه خلاق» و به نظر می رسد که موفقیت در آینده بر پایه میزان آنچه می دانیم نخواهد بود بلکه بر توانایی ما درباره تفکر و اقدام خلاقانه استوار خواهد بود.

گسترش فناوری های دیجیتال نیاز تفکر خلاق در تمامی زمینه های زندگی را ایجاب کرده و همچنین ابزاری را که می تواند به ما کمک کند تا خود را تقویت کرده و دوباره بیافرینیم در اختیار مان گذاشته است.

در سراسر دنیا فناوریهای ارتباطاتی و محاسباتی فضایی برای کارآفرینی های جدید، خلق محصولات نو آورانه و خدمات و اثربخشی مضاعف ایجاد کرده است. و اهمیت شهروند آموزش دیده و خلاق از همیشه بیشتراست.

کودکان نقش مرکزی در این انتقال به جامعه خلاق ایفا می کنند. کودکی خلاق ترین دوره زندگی ماست. باید مطمئن شویم که خلاقیت کودکان بارور گشته و تقویت می گردد همچنین باید به کودکان کمک کنیم تا یاد بگیرند که توانایی های خلاق خود را گسترش داده واصلاح کنند. بنابراین خلاقیت دوره کودکی در تمامی طول عمر حضور داشته و رشد خواهد کرد.

برای دستیابی به این اهداف لازم است روشهای تازه برای آموزش و یادگیری و فناوریهای جدید برای پشتیبانی این نوع روشهای جدید به وجود آید.

هدف نهایی، جامعه ای با افراد خلاق است که به طور مداوم امکانات جدید برای خود و جامعه شان ایجاد می کنند.